درباره من

محسن علیزاده – روانشناس بالینی
چطور علاقهمند به روانشناسی شدم؟
سالها پیش، وقتی هنوز وارد دنیای روانشناسی نشده بودم، در رشته برنامهنویسی فعالیت میکردم. اما سوالات عمیقی درباره ذهن و رفتار انسانها ذهنم را مشغول کرده بود: چرا آدمها فکر میکنند؟ مغز چگونه کار میکند؟ چرا اشتباهها را چندبار تکرار میکنیم؟ این کنجکاوی باعث شد به طور اتفاقی کتاب «آسیبشناسی زندگی روزمره» فروید را بخوانم و دریچه جدیدی به دنیای روانشناسی باز شود. این تجربه، مسیر زندگی حرفهای من را تغییر داد و به سمت روانشناسی کشید.
تحصیلات و تجربه عملی
سال ۱۳۹۱ وارد رشته روانشناسی شدم. دوره کارشناسی بیشتر نظری بود، ولی تلاش کردم با شرکت در کارگاهها و کارآموزیهای عملی، مهارتهای بالینی خود را تقویت کنم. در سال ۱۳۹۵ در دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شدم. این دوره بیشتر روی آموزش عملی و بالینی تمرکز داشت و فرصتی برای کسب مهارتهای کاربردی درمانی فراهم کرد.
تمرکز تخصصی و رویکرد درمانی
یکی از حوزههای تخصصی من، اختلالات شخصیت، به ویژه اختلال شخصیت مرزی است. در پایاننامهام روی این موضوع کار کردم و متوجه شدم رویکردهای شناختی–رفتاری (CBT) به تنهایی برای درمان این اختلالات کافی نیستند. بنابراین، به سمت طرحوارهدرمانی رفتم که ابزارهای کارآمدتری دارد.
رویکرد insight-oriented در رواندرمانی، تمرکز اصلیاش بر افزایش خودآگاهی مراجع نسبت به افکار، احساسات و الگوهای ناخودآگاه است که رفتارها و تجربیات او را شکل میدهند. این نوع درمان به فرد کمک میکند تا ریشههای مشکلات خود را بشناسد و بفهمد چرا واکنشها و رفتارهای خاصی را تکرار میکند. این آگاهی عمیق، پیشنیاز تغییر و رشد پایدار است.
اما صرف افزایش آگاهی کافی نیست؛ به همین دلیل در کار بالینی از تکنیکهای تلفیقی استفاده میکنم که به تقویت ایگو، یعنی قدرت مدیریت تعارضهای درونی و سازگاری با واقعیت، کمک میکنند. این تکنیکها شامل مداخلاتی از طرحوارهدرمانی، شناختی-رفتاری، و روانپویشی است که متناسب با نیاز هر مراجع انتخاب میشوند.
اینگونه، درمان نه تنها به درک بهتر مشکلات منجر میشود، بلکه تواناییهای روانی مراجع برای مقابله با چالشهای زندگی و تنظیم هیجانات بهبود مییابد. این رویکرد تلفیقی امکان دستیابی به نتایج درمانی عمیقتر و پایدارتر را فراهم میکند.
پژوهش و آموزش
علاوه بر درمان، در زمینه پژوهش و آموزش نیز فعال هستم. مقالاتی درباره تاثیر رسانههای اجتماعی بر سلامت روان و اختلالات شخصیت منتشر کردهام و در کارگاهها و همایشهای تخصصی شرکت و تدریس کردهام تا دانش روز روانشناسی را در کار بالینیام به کار ببرم.
نگرش و فلسفه کاری
باور دارم که هر فرد با ویژگیها و تجربههای منحصر به فرد خود نیازمند رویکرد درمانی شخصیسازی شده است. انعطافپذیری، پذیرش و احترام به تجربه فرد، شرط اساسی موفقیت در درمان است. هدف من ایجاد فضایی امن و حمایتگر است تا مراجعان با اطمینان کامل بتوانند دغدغههای خود را مطرح کنند و همراه هم به سوی بهبود حرکت کنیم.
چطور علاقهمند به روانشناسی شدم؟
سالها پیش، وقتی هنوز وارد دنیای روانشناسی نشده بودم، در رشته برنامهنویسی فعالیت میکردم. اما سوالات عمیقی درباره ذهن و رفتار انسانها ذهنم را مشغول کرده بود: چرا آدمها فکر میکنند؟ مغز چگونه کار میکند؟ چرا اشتباهها را چندبار تکرار میکنیم؟ این کنجکاوی باعث شد به طور اتفاقی کتاب «آسیبشناسی زندگی روزمره» فروید را بخوانم و دریچه جدیدی به دنیای روانشناسی باز شود. این تجربه، مسیر زندگی حرفهای من را تغییر داد و به سمت روانشناسی کشید.
تحصیلات و تجربه عملی
سال ۱۳۹۱ وارد رشته روانشناسی شدم. دوره کارشناسی بیشتر نظری بود، ولی تلاش کردم با شرکت در کارگاهها و کارآموزیهای عملی، مهارتهای بالینی خود را تقویت کنم. در سال ۱۳۹۵ در دوره کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی ایران پذیرفته شدم. این دوره بیشتر روی آموزش عملی و بالینی تمرکز داشت و فرصتی برای کسب مهارتهای کاربردی درمانی فراهم کرد.
تمرکز تخصصی و رویکرد درمانی
یکی از حوزههای تخصصی من، اختلالات شخصیت، به ویژه اختلال شخصیت مرزی است. در پایاننامهام روی این موضوع کار کردم و متوجه شدم رویکردهای شناختی–رفتاری (CBT) به تنهایی برای درمان این اختلالات کافی نیستند. بنابراین، به سمت طرحوارهدرمانی رفتم که ابزارهای کارآمدتری دارد.
رویکرد insight-oriented در رواندرمانی، تمرکز اصلیاش بر افزایش خودآگاهی مراجع نسبت به افکار، احساسات و الگوهای ناخودآگاه است که رفتارها و تجربیات او را شکل میدهند. این نوع درمان به فرد کمک میکند تا ریشههای مشکلات خود را بشناسد و بفهمد چرا واکنشها و رفتارهای خاصی را تکرار میکند. این آگاهی عمیق، پیشنیاز تغییر و رشد پایدار است.
اما صرف افزایش آگاهی کافی نیست؛ به همین دلیل در کار بالینی از تکنیکهای تلفیقی استفاده میکنم که به تقویت ایگو، یعنی قدرت مدیریت تعارضهای درونی و سازگاری با واقعیت، کمک میکنند. این تکنیکها شامل مداخلاتی از طرحوارهدرمانی، شناختی-رفتاری، و روانپویشی است که متناسب با نیاز هر مراجع انتخاب میشوند.
اینگونه، درمان نه تنها به درک بهتر مشکلات منجر میشود، بلکه تواناییهای روانی مراجع برای مقابله با چالشهای زندگی و تنظیم هیجانات بهبود مییابد. این رویکرد تلفیقی امکان دستیابی به نتایج درمانی عمیقتر و پایدارتر را فراهم میکند.
پژوهش و آموزش
علاوه بر درمان، در زمینه پژوهش و آموزش نیز فعال هستم. مقالاتی درباره تاثیر رسانههای اجتماعی بر سلامت روان و اختلالات شخصیت منتشر کردهام و در کارگاهها و همایشهای تخصصی شرکت و تدریس کردهام تا دانش روز روانشناسی را در کار بالینیام به کار ببرم.
نگرش و فلسفه کاری
باور دارم که هر فرد با ویژگیها و تجربههای منحصر به فرد خود نیازمند رویکرد درمانی شخصیسازی شده است. انعطافپذیری، پذیرش و احترام به تجربه فرد، شرط اساسی موفقیت در درمان است. هدف من ایجاد فضایی امن و حمایتگر است تا مراجعان با اطمینان کامل بتوانند دغدغههای خود را مطرح کنند و همراه هم به سوی بهبود حرکت کنیم.
GreenShift – Page-Building Gutenberg Blocks
مطالب علمی سایت
جدید ترین نوشته ها

نقاب تحریفشدهی قدرت
وقتی قوی بودن، تبدیل به پنهانکاری میشه همهی ما کموبیش با این جملهها آشنا هستیم:«همه چیز…

افکار ما میتوانند رضایت ما از زندگی را کاهش دهند؟
گاهی بدون اینکه اتفاق بیرونی خاصی افتاده باشه، حس ناخوشایندی در زندگی تجربه میکنیم. شاید همهچیز…

خودارزیابی روانشناختی
گامی برای شناخت عمیقتر خود خودشناسی یکی از ارکان اصلی سلامت روان و رشد فردی است.…